زبانحال امیرالمؤمنین علیهالسلام با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
آیه و تفسیر شرحِ صدر من، بیمن نرو بهترین تقـدیر شـام قـدر من، بیمن نـرو عمر شبهای بلـندم! کم شدی پای عـلی شاخۀ طـوبای خانه! خـم شدی پای علی آن کسانی که فقط از مصطفی دم میزدند بعـد آتش کردن هـیـزم، لگد هم میزدند شبـنمِ صبح تو زیر هالۀ نیلـوفـری است روسری مشکی تو خونی و خاکستری است من هزاران بار بغض غربتم را سد شدم از کـنار در که افـتـاد احـتـیاطاً رد شـدم اینهـمه داغ مـرا با چه مـهـارش میکنی سرخی دیوار خونی را چکارش میکنی خانهام فصل بهاری داشت پائیزش رسید میخ، وقت حمله بر تو با نوک تیزش رسید بر زمین خوردی و اشک ساکنان عرش ریخت بسترت را جمع کردی لاله روی فرش ریخت سنگر بیسرپـناهیهای حـیدر کوچه شد چادر خاکی تو کهف عـلی در کوچه شد باز هم مشکـلگـشایی کن گرفـتارم نکن نوعـروس خـانۀ من زود عـزادارم نکن مثل بازوی تو درد از چند حالت میکشم از قـنوت دست لرزانت خجالت میکشم صبر کردن بر بلایـا امتحان حیدر است اصلاً از این حرفها هرچه نگویم بهتر است |